توسّل
ابن تیمیّه بنیانگذار مذهب ضالّه وهابیت نسبت به بسیاری از افعال مسلمین ایجاد شبهه کرده و آنها را شرک آمیز دانسته است، و در نتیجه همه فرقه های اسلامی را حکم به مشرک بودنشان میکند.
یکی از آن مسائل که در میان همه مسلمین وجود دارد و همه بالاتفاق آن را مشروع میداند مسئله توسّل به پیامبران و اولیاء خداست، که هر فرد مسلمان از هر مذهبی که باشد در مواقع دعا و نیایش در پیشگاه خدا و هنگام توبه و استغفار نمودن و زمان حاجت خواستن از خدا و هنگام خواستن رفع مشکلات و بلاها، انبیا و اولیاء الهی را در پیشگاه خداوند واسطه قرار میدهد و خداوند را به آبرو و عظمت پیامبر یا ولی او قسم می دهد تا عذر و توبه اش را بپذیرد و حاجتش را بر آورده نماید و مشکلات و بلاها را از او دفع نماید.
و اما ابن تیمیه این عمل را، حرام شرک میداند و هر کسی که این عمل را انجام دهد نیز از نظر او مشرک است.
برای دفعه این شبه و رد ابن تیمیه بر آن شدم که توسل را از نظر عقلاء و آیات و رایات بررسی کنم، تا جوانان مسلمان که به مسائل اعتقادی اهمیت میدهد به دام شبهات این فرقه نیفتد. و از مسیر اصیل اسلامی به مسیر ضلالت وهابیت سقوط نکند. خداوند اسلام و مسلمین را از شرّ این فرقه ضالّه نجات دهد!
آمین، آمین یا ربّ العالمین!!!
توسّل از نظر عقلاء
توسّل به معنی واسطه قراردادن کسی نزد کسی دیگر برای نزدیک شدن و رسیدن به آن شخص. وقتی به رفتار و کردار انسانها چه مسلمان و چه غیر مسلمان، نگاه می کنیم، می بینیم که این عمل در میان آنها پذیرفته شده است و هر روز این عمل را انجام می دهند و کسی از عقلائی عالم این عمل را نکوهش و مذمت نمی کند.
به عنوان نمونه چند مثال ذکر می کنیم و قضاوت را به وجدان خود شما خواننده عزیز می گذاریم تا ببینید که آیا این نمونه ها مذمت دارد؟
نمونه اول: اگر شاگردی در نزد استاد بی ادبی کرده باشد و یا نسبت درسهایش کوتاهی و تنبلی کرده باشد و استاد از دست او ناراضی و ناراحت شده باشد. و این شاگرد متخلف و خاطی بخواهد که استاد را از خود راضی کند و از او معذرت خواهی کند و اما بدون واسطه اگر بخواهد نزد استاد برود و معذرت خواهی کند خجالت میکشد و یا میداند که استاد عذر خواهی اش را قبول نمی کند. برای اینکه استاد عذرش را قبول کند و یا خجالت نکشد کسی را که نزد استاد خیلی عزیز و محترم است، واسطه قرار می دهد و او را نزد استاد می آورد و این شخصی محترم در نزد استاد وساطت می کند و از او می خواهد که از کوتاهی و خطای شاگرد بگذرد و استاد نیز به خاطر احترام شخص واسطه شاگرد را مورد عفو قرارداده و عذرش را می پذیرد.
خواننده عزیز آیا این عمل شاگرد که شخصی را نزد استاد واسطه قرار داده است به نظر شما مذموم و بد است و این عمل را عقلاء بد می گوید؟
نمونه دوم: پسری نسبت به پدرش بی احترامی کرده است و پدر از دستش ناراحت و عصبانی است و از مورد توجه پدر افتاده است. این پسر بعد از مدتی پیشیمان می شود و می خواهد از پدرش معذرت خواهی کند و دل پدر را بدست بیاورد، تا پدر او را مورد توجه و لطف پدری قرار دهد. اما می داند اگر خودش مستقیم و بدون واسطه نزد پدر برود او را نمی بخشد و عذرش را قبول نمی کند، در این صورت کسی را که نزد پدر بسیار احترام و ارزشمند است مانند پدر بزرگ، واسطه قرار می دهد و او را نزد پدر می آورد تا پدر به احترام آن شخص معذرت خواهی او را قبول نموده و از او بگذرد.
خواننده عزیز آیا این عمل را شما به عنوان یک انسان عاقل مذمت می کنید و آیا هر عاقلی این عمل را بد می داند؟
نمونه سوم: یک کارگری نسبت به کارفرما بی احترامی کرده و کارهای که او دستور داده بود انجام نداده و از دستوراتش سر پیچی کرده است. کارفرما از دستش ناراحت است و می خواهد از کار جواب دهد. این کارگر برای اینکه از کار ساقط نشود و این کار از دستش نرود، دست به دامن کارفرما می شود و از او معذرت خواهی می کند اما کارفرما عذرش را نمی پذیرد در این صورت این کارگر شخصی را که نزد کارفرما بسیار عزیز و محترم است واسطه قرار می دهد و از آن شخص می خواهد که از او نزد کارفرما وساطت کند.
خواننده عزیز آیا این عمل کارگر از نظر وجدان و عقل شما بد است و آیا هیچ عاقلی می تواند بگوید این کارگر کار بدی کرده است؟
و از طرف دیگر: در موارد فوق اگر استاد، پدر و کارفرما با واسطه شدن شخص عزیز و مورد احترام، عذر شاگرد، پسر و کارگر را نپذیرد و رد نماید آیا این عمل از طرف استاد و پدر و کارگر کاری خوبی است؟ آیا عقل هر عاقلی این استاد و پدر و کارفرما را مذمت نمی کند؟ و آیا وجدان شما این استاد و پدر و کارفرما را ملامت نمی کند؟
قطعاً با واسطه شدن شخص مورد احترام و با ارزش اگر این استاد و پدر و کارفرما عذر شاگرد و پسر و کارگر را قبول نکند و از گناه او نگذرد عقل انسان و همه عقلاء آنها را ملامت می کند.
پس اگر بندهی گنهکار، پیامبر یا ولی خدا را نزد خدا واسطه قرار دهد تا خدا از گناهش بگذرد، هیچ کاری بدی نکرده است و از نظر عقلاء کاملاً یک کار خوب و عقل پسند انجام داده است.
کلمات کلیدی: توسل
قَالَ الصَّادِقُ (ع): مَنْ لَمْ یَقْدِرْ عَلَى صِلَتِنَا فَلْیَصِلْ صَالِحِی شِیعَتِنَا یُکْتَبْ لَهُ ثَوَابُ صِلَتِنَا وَ مَنْ لَمْ یَقْدِرْ عَلَى زِیَارَتِنَا فَلْیَزُرْ صَالِحِی مَوَالِینَا یُکْتَبْ لَهُ ثَوَابُ زِیَارَتِنَا.
ترجمه: امام صادق(ع) فرمود: کسی که نمی تواند با ما اهل بیت ارتباط داشته باشد، باید با شیعیان صالح ما ارتباط داشته باشد تا ثواب ارتباط با ما برایش نوشته شو. و کسی که نمی تواند به زیارت قبور ما اهل بیت برود، باید به زیارت قبور خوبان دوستان ما برود تا برایش ثواب زیارت ما نوشته شود.
عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الْأَوَّلِ (ع) قَالَ: مَنْ لَمْ یَسْتَطِعْ أَنْ یَصِلَنَا فَلْیَصِلْ فُقَرَاءَ شِیعَتِنَا وَ مَنْ لَمْ یَسْتَطِعْ أَنْ یَزُورَ قُبُورَنَا فَلْیَزُرْ صُلَحَاءَ إِخْوَانِنَا.
ترجمه: امام موسی کاظم(ع) می فرماید: کسی که نمی تواند با ما ارتباط داشته باشد باید با شیعیان فقیر ما ارتباط برقرار کند و کسی که نمی تواند قبرهای ما اهل بیت را زیارت کند باید قبرهای برادران [یعنی: شیعیان] صالح ما را زیارت کند [و ثواب ارتباط با ما و زیارت قبرهای ما برایش عطا می گردد.]
کلمات کلیدی:
در این یاد داشت قصدداریم به اختصار کامپیوتر را تعریف نموده و اجزاء تشکیل دهنده آن را به شما بازدید کننده محترم معرفی نمائیم.
کامپیوتر چیست؟
کامپیوتر وسیلهای است که توانائی انجام محاسبات و تصمیمگیریهای منطقی با سرعت میلیونها، بلکه بیلیونها برابر از یک انسان را دارد. برای مثال امروزه یک کامپیوتر شخصی میتواند صدها میلیون دستور را در هر ثانیه اجرا کند، و سوپر کامپیوترها توانایی اجرا بیلیون دستور در هر ثانیه را دارند. در حالی که یک نفر با استفاده از یک ماشین حساب بایستی تمام عمر کار کند تا بتواند همان عددی را که یک کامپیوتر شخصی در عرض یک ثانیه انجام داده است، محاسبه کند، و صدها هزار نفر با استفاده از ماشین حساب در طول یک سال کار کند تا بتواند عمل یک ثانیهای یک سوپر کامپیوتر را انجام دهد.
کامپیوترهای که در آزمایشگاههای تحقیقاتی مورد استفاده قرار میگیرند توانایی اجرا تریلیون ها دستور را در عرض یک ثانیه دارند.
پس کامپیوتر فقط وسیلهای است که دستورات دیکته شده را با سرعت بسیار بالا اجرا میکند، أمّا خودش توان تفکّر را ندارد و نمیتواند دستور العمل صادر کند، و باید این دستورات از طرف انسان به او دیکته شود تا او اجرا کرده و نتیجه محاسبات آنها را به انسان نمایش دهد.
مجموعهای از دستورات که به کامپیوتر دیکته میشود برنامه کامپیوتری نامیده میشود و کسی که آن دستورات را به او دیکته میکند برنامه نویس گفته میشود.
نتیجه تعریف: کامپیوتر وسیلهای است متشکل از دو بخش:
بخش اول: سخت افزار
سخت افزار وجود فیزیکی آن وسیله است که متشکل از اجزاء فراوانی است، که در پنج بخش منطقی طبقه بندی میشوند:
1ـ واحد ورودی (Input Unit)
واحد ورودی قسمت دریافت اطلاعات و دستورات است که با استفاده از وسایل همچون ماوس، صفحه کلید، اسکنر، دوربینها و غیره اطلاعات و دستورات را از دنیای بیرون گرفته در دسترس سایر بخش ها قرار میهد.
2ـ واحد خروجی (Output Unit)
واحد خروجی اطلاعات پردازش شده و نتیجه محاسبات با کامپیوتر را با وسایل همچون صفحه نمایشگر، چاپگر، و غیره گرفته به بیرون از کامپیوتر منتقل مینماید، تا در دنیای واقعی مورد استفاده قرار گیرد.
3ـ واحد حافظه (Memory Unit)
واحد حافظه خودش دو بخش دارد:
الف): حافظه اصلی: واحد حافظه اصلی در حقیقت انبار موقّت کامپیوتر به حساب میآید که اطلاعات وارد شده را با وسیله بنام رَم (Ram) از واحد ورودی گرفته تا زمان انتقال آن به واحد محاسبه و پردازش نگهداری مینماید و همچنین اطلاعات پردازش شده را از واحد پردازش دریافت نموده تا زمان انتقال آن به واحد خروجی و واحد حافظه ثانوی، در خود ذخیره میکند.
ب): حافظه ثانوی: واحد حافظه ثانوی انبار دائمی کامپیوتر به حساب میآید که اطلاعات پردازش شده را از واحد پردازش گرفته بر روی وسایل همچون Hard Disk، CD، DVD، Flash Memory و غیره ذخیره میکند، تا در دفعات زیاد از آنها استفاده گردد.
4ـ واحد محاسبه و منطق (ALU[1])
واحد محاسبه و منطق بخشی از CPU میباشد که مسؤلیت انجام اعمال محاسباتی و منطقی را به عهده دارد، مانند جمع، تفریق، ضرب و تقسیم. و همچنین مکانیزم تصمیم گیری در اجرای دستورات کامپیوتر میباشد. مثلاً محتویات دو محل از حافظه را با هم مقایسه کرده و مشخص میکند که آیا با هم مساویند یا نه.
5ـ واحد پرادزش (CPU[2])
واحد پردازش مرکزی همان واحد اجرائی کامپیوتر است که وظیفه هماهنگ کردن کامپیوتر و مسئولیت نظارت بر نحوه انجام عملیات توسط سایر قسمتها را به عهده دارد. CPU به واحد ورودی اعلام میکند که چه زمان بایستی اطلاعات به حافظه وارد گردد و به واحد محاسبه و منطق اعلام میکند که در چه زمان اطلاعات از واحد حافظه برداشته شده و مورد محاسبه و سنجش قرار گیرد و به واحد خروجی اعلام میکند که در چه زمان اطلاعات از حافظه به خروجی مشخص شده ارسال گردد.
بخش دوم: نرم افزار
دستورات دیکته شده به دستگاه کامپیوتر به نام نرم افزار یاد میشود. پس نرم افزار مجموعهای از دادهها و دستور العملهای است که به وسیله برنامه نویس بر اساس قواعد مشخص نوشته شده به سخت افزار دیکته میگردد، تا سخت افزار قابل استفاده گردد.
نرم افزارها به دوسته کلّی تقسیم میگردد:
الف): نرم افزارهای سیستمی
نرم افزارهای سیستمی آن نرم افزارهای هستند که با آنها دستگاه سخت افزاری کامپیوتر به حرکت در آمده و اداره میگردد. مانند: انواع سیستم عامل ویندوز، و سیستم عامل لینوکس، و سیستم عامل DOS که با هر یک از این سیستم عاملها در واقع اجزاء سخت افزاری بیجان کامپیوتر، جان و حیات گرفته مدیریت میشود.
ب): نرم افزارهای کاربردی
نرم افزارهای کاربردی نرم افزارهای هستند که در همان جهت طراحیشان اعمالی را انجام داده و خاستههای کاربر را بر آورده میکند، مانند: نرم افزار کاربردی Word که در بخش کار با متون و صفحه آرای کتب و مجلات کار آئی دارد و Excel که در بخش محاسبات ریاضی و مهندسی قابل استفاده است و نرم افزارهای کاربردی دیگر مانند فتوشاب، آتوکد، کورلدرا، و نرم افزارهای که روی فیلم و غیره کار میکند.
[1] Arithmetic And Logic Unit.
[2] Central Processing Unit.
کلمات کلیدی: